۱-۳ خود آرامی از درون – نگاه منطقی به مشکلات
خوب ما تا اینجا به بررسی مشکلات پرداختیم و از سختی ها و نا آرامی های زیادی صحبت کردیم ، و سپس گفتیم که باید این نا آرامی را بر روی کاغذ بیاوریم و آنها را بررسی کنیم و ببینیم دارای ارزش هستند یا نه ؟
دقیقا سوال این بخش از این فصل حول این محور است .
معیار ارزش گذاری و دارای ارزش بودن هست ، مثلا ما باید ببینیم که این موارد که نوشتیم یا در ذهنمان وجود دارد ، دارای ارزش هستند که ما را آشفته کنند یا نه ؟
برای رسیدن به این جواب ما بایستی نگاه منطقی به موضوع داشته باشیم ، یعنی نگاه به مشکل و مشکلات بکنیم.
نگاه منطقی :
همین نگاه خودش مواردی دارد که بایستی در نظر بگیریم که در ادامه به آن می پردازیم :
اول : آیا ما نگاهمان منطقی هست یا نه ؟
برای این منظور می بایست از دوستانمان کمک بگیریم و یا اینکه سوالات و تست های روانشناسی که غالبا در اینترنت وجود دارند استفاده کنیم و متوجه بشویم که منطقی هستیم یا نه ؟
دوم : نگاه منطقی خودش آدابی دارد ، یعنی اینکه منطق به ما راه خوب فکر کردن یا راه درست اندیشیدن را می دهد ، یک ابزار برای درست تصمیم گرفتن هست .
خوب ما باید چگونه درست بسنجیم و نگاهمان به مشکلات چگونه باشد ؟
نگاه ما به مشکلات باید دارای راه حل هایی برای رفع مشکل باشد ، یعنی همیشه یک دلیل یا راه حلی برای رفع مشکل داشته باشیم .
نگاه منطقی ، باید ذهن ما را منظم و منسجم کند و از خستگی و نا امیدی دور کند .
یعنی اینکه ما باید نگاهمان به مشکلاتی که تازه متوجه آنها شده ایم یا خیلی وقت است که در ذهن ما لانه کرده اند و خارج هم نمی شوند ، دلیل روشن بیاوریم تا بتوانیم مشکلات را حل کنیم .
یک نگاه منطقی : پیش از این سوالی را به عنوان مشکل مطرح کردیم و حالا می خواهیم با ذکر یک مثال و با یک ذهن منطقی به آن بپردازیم ، که البته این توضیحات شاید یک بُعد کوچکی از جواب منطقی باشد ، نه اینکه به عنوان جواب کامل و مطلق باشد ، فقط برای این است که بگوییم می توان پاسخی منطقی برای سوالات درونی مان بیاوریم ، و شاید شما بتوانید با قدری تفکر ، جواب های منطقی بهتری را بدست بیاورید .
مثلا ، مشکل یک شخص می تواند ازدواج باشد ، خوب طبیعت آدمی نیاز به رفع غرایزی در وجود اوست و ازدواج هم راه حلی منطقی از سوی خدا برای رفع این نیاز است ، و جلوگیری از این امر به فرد و جامعه لطمه و صدمه وارد می کند .
خوب اینها را شاید خیلی از ما بگوییم که می دانستیم ، اما موضوع من این است که فرد نیاز به ازدواج دارد ، و
مشکلات جامعه ، مثل مشکل اقتصادی ، عدم تهیه مسکن ، سخت شدن خرید اساس و جهیزیه ، کم بودن درآمد ، می تواند باشد .
موضوع شما شاید این باشد که با وجود این همه مشکل چگونه می شود ، به این موضوع نگاه منطقی داشت ؟
اصلا بگویید با وجود این مشکلات چگونه حرص و جوش نخوریم ؟
به نظر من کمی صبر کنید و ما باید برای این موضوع راهکار یا راه درمانی منطقی بیاوریم .
اصلا نمی شود که هر موضوعی بخواهد ذهن ما را آشفته کند و ما همینطور بایستیم و نگاهش کنیم .
اصلاَ به نظر شما این منطقی است که یک چیزی مثل خوره
ما را از درون بخورد ؟!
این نگاه منطقی است که ما به مشکلات بگوییم بیایید هر کاری می خواهید بکنید ؟ ، یا برایمان مهم نباشد ؟
لحظه ای صبر کنید ، ما یک بار به دنیا می آییم .
و یک بار در نوجوانی و جوانی هستیم ، تا فرصت داریم باید از زندگی لذت ببریم .
پس برای اینکه باید از زندگی لذت ببریم ، باید در برابر این مشکلات بی تفاوت نباشیم ، ویا اینکه خود خوری نکنیم
ما باید نسبت به این مشکلات راه حل های منطقی بیاوریم.
برای مثال من کمی با نگاهی منطقی به این موضوع نگاه می کنم و بقیه نیز باید نگاهمان به این شکل از مسائل منطقی باشد .
پیش از این مشکلاتی را مطرح کردیم که می تواند ما را از پا در بیاورد مثل مسائل اقتصادی و…
و اما جواب منطقی چگونه باید باشد :
ما اگر بخواهیم در همین مثالی که زدیم ، همینطور در مشکل غرق شویم که نمی شود .
باید بتوانیم برای هر موضوع یک راهکار خوب و روشن بیاوریم ، خسته نشویم ، در خصوص ازدواج ، و در مسائل اقتصادی خودمان را نبازیم ..
جوان بخواهد به نداشتن ماشین و خانه فکر کند که پیر می شود ، شما ممکن است تا سالها نتوانید ماشین بخرید ، حالا با ناراحتی چیزی حل می شود ؟ ، شما باید برنامه ریزی کنید ، اگر می خواهید به ماشین برسید باید موقعیت شغلی مناسبی را انتخاب کنید و سپس برنامه ریزی کنید و پس اندازهایتان را کنار هم بگذارید تا بتوانید به رویاهایتان دست یابید .
حالا یک دختر بیاید و به خاطر نداری خانواده اش ، و اینکه جور نشدن جهیزیه اش ، نارحت شود ، می توان برای این موضوع هم راهکاری آورد با خانواده ای هم کُف خودتان وصلت کنید ، شما در مهریه سبک بگیرید تا خانواده مقابل هم در تهیه جهیزیه از سوی شما ، سخت گیری نکنند ، باید این را بدانیم که کسی با یخچال گران قیمت و اتومبیل آخرین سیستم ، خوشبخت نمی شود ؛ خوشبختی در عشق و محبت است .
حالا ممکن است دختری برای اینکه خواستگار ندارد ، غصه بخورد ، یا موانعی در سر راه او برای رسیدن به آن عشقش ، باشد .
همه این موارد قابل حل هستند ، ببینید راه حل هایی که مردها دوست دارند چیست ؟
شاید یک آقا از ابتدا از یک خانم خوشش نیاید ، اما بعدا عاشق برخوردش ، نِجابتش ، شخصیتش شود ، یعنی شما می توانید با برخوردتان به صورت کاملا منطقی ، ناراحتی درونی تان را از بین ببرید و بعد هم سرنوشتتان را تغییر دهید . و موارد بیشتر را هم می توانید مطالعه کنید و راهکارهای منطقی بدست بیاورید.
( البته اصلاح نوع برخورد برای خانم ها و یا آقایان ، شامل دوستی ها و ارتباطات نامشروع نمی شود )
پس با غصه خوردن چیزی حل نمی شود .
برای آوردن دلایل منطقی به خودتان ، مطالعه کنید .
در همان موضوع و برای اینکه مشکلات را شکست دهید ، برنامه ریزی به صورت کاملا منطقی انجام دهید .
مطمئن باشید می توانید از پس مشکلات بر بیایید .
اما اگر غصه بخورید ، همینطور جوانی و سالهایی که می توانستید عاشقانه زندگی کنید را از دست می دهید و بعد از چند سال ، باید غصه همین روزهایی که غصه می خوردید را بخورید .
پس باید نگاهمان را منطقی کنیم .
نگاه منطقی داشتن هم جالبه
میخوام سعی کنم مثل شما منطقی شم
تشکر