۴-۳ راهکارهای قوی شدن و شکست مشکلات
ما بایستی برای اینکه مشکلات را شکست دهیم ، آنقدر بزرگ شویم که مشکلات در برابر ما کوچک شود و یا اینکه مشکلات آنقدر کوچک شود .
حالت اول ما باید ، تمرین کنیم و راهکارهایی را در خصوص قوی شدن ذهن ، فکر و درونمان انجام دهیم که در ادامه این موارد را ذکر خواهیم کرد .
اما حالت دوم کوچک اِنگاشتن مشکلات هست ، خوب مشکلات ممکن هست هیچ گاه کوچک نشود ، این ما هستیم که به کمک ذهنمان آنها را کوچک می شماریم ، یعنی ذهنی که درست می اندیشد ، و دارای قدرت تصمیم گیری بالایی قرار گرفته است ، می تواند مشکلات را کوچک ببینید ، این هم ذهن قوی می خواهد .
پس ما بایستی برای اینکه مشکلات را شکست دهیم ، از درون قوی شویم .
در اینجا روشهایی نقل می کنیم :
۱- اصلاح اندیشه از درون ، خوب اندیشیدن را تمرین کنیم.
باید به خودمان این موضوع را غالب کنیم که به همه موارد و مسائل نگاه مثبت داشته باشیم ، و از منفی پردازی و اندیشه ها و گمان های غلط بپرهیزیم .
۲- بایدموارد منفی را در ذهنمان کاهش دهیم ، و سعی کنیم آنها را به صفر برسانیم .
۳- در شرایط و محیط های متفاوت آرام بودن و آرامش
داشتن را تمرین کنیم .
یعنی در ابتدا در محیط خانه سعی کنیم آرام باشیم ، آرام حرف بزنیم ، آرام راه برویم ، و انواع حرکات را با آرامش انجام دهیم ، پس از اینکه توانستیم در محیط خانه به خودمان غالب شویم ، در محیط های عمومی هم این کار را تکرار و تمرین کنیم ، مثل صحبت کردن ، حرف زدن ، راه رفتن و … را با آرامش انجام دهیم ، بعد از یک مدت احساس آرامش می کنیم و حتی دیگران هم از ما آرامش را دریافت می کنند.
۴- از تند خویی ، تند راه رفتن ، تند صحبت کردن پرهیز کنیم ، چرا که منجر به نا آرامی در ما می شود .
۵- سعی کنیم برای چند لحظه ای در سکوت بنشینیم و به یک نقطه خیره شویم و تمرکز کنیم .
یا اینکه اگر نمی شود ، می توان به یک نقطه آرام و خلوت رفت ، و بنشینیم ، چشمانمان را ببندیم و برای چند لحظه به چیزی فکر نکنیم ، تا آرام شویم ، مثلا ورزش هایی برای آرامش درونی هست ، و نیز در دین اسلام هم به این نکته اهمیت داده شده است ، مثل نماز خواندن ، بدون فکر کردن به مشکلات ، در خلوت و با توجه می تواند موجب آرامش ما شود .
۶- باید تا یک مدت از محیط های شلوغ و پر سرو صدا و منفی و دارای اثرات مخرب پرهیز کرد ، تا زمانی که آرامش بر ما غالب شود و بتوانیم در محیط شلوغ هم آرامش خودمان را حفظ کنیم .
۷- می توان خود را سرگرم کرد .
مثلاً می توانیم با فیلم سریال های مناسب خودمان را سرگرم کنیم ، البته این مورد بسیار محدود و موقتی است ، ما می توانیم ساعتی را به فراموشی بگذرانیم ، بعد دوباره مشکلات می آید .
۸- عدم نا آرامی در زمانی که مشغولیت نداشته باشیم به وجود می آید .
یعنی ذهن خودمان را رها کنیم به هر جا می خواهد برود و این خودش باعث نا آرامی می شود چون ممکن است فکر و خیالاتی به سرمان بیاید که باعث ناراحتی و پریشانی ما بشود . باید یادمان باشد که همیشه موضوعی برای ناراحتی و نا آرامی وجود دارد و یا اینکه موضوعی می تواند ایجاد شود و این کار زیاد پیچیده ای نیست . کار سخت به کاری می گویند که نا آرامی را مدیریت کند و یا اینکه نگذارد درونش نا آرام شود .
و این مسئله مطرح می شود که خودمان را مشغول کنیم و نگذاریم که مشغولیت های منفی و دارای نا آرامی ما را از درون مان مشغول کنند .
۹- موج نا آرامی ایجاد نکنیم که منجر به پریشانی خودمان از درون بشود .
ما چه طور می توانیم موج نا آرامی ایجاد کنیم ؟ برای اینکه این مسئله را تشریح کنیم باید چند مثالی را در این قسمت بیاوریم ، پیش از اینکه به این مثال ها بپردازم شما را دعوت به واقع بینی میکنم .
مثلا : ممکن است عده ای بیایند در یک خیابان خلوت و ساعات پایانی شب شروع به اذیت و آزار کنند ، مثل سرو صدا ، درگیری و … اول اینکه موج نا آرامی را دارند برای مردم آن محله و اطرافیان ایجاد می کنند و این موضوع می تواند با توجه به موارد قبلی که گفتیم ، آرامش مردم را خدشه دار کند و برای مردم غیر قابل تحمل شود و آن افرادی که موج نا آرامی را دارند ایجاد می کنند را دچار مشکل و نا آرامی کند .
مثالی دیگر : مثلا خانمی حجابش بسیار بد و زننده و تحریک کننده باشد ، اول اینکه برای جوانی که نمی تواند بخاطر مشکلات ازدواج کند و یا اینکه مردی که متاهل شده باشد ، ایجاد نا آرامی می کند و ممکن است این خانم توسط آن جوان یا مرد دچار مشکل شود ، بعضاً با حرفهای نا مربوط و یا نگاههای زننده و موارد بدتر که در اینجا ذکر نمی کنم .
۱۰- افکار منفی که به ذهنمان می آید را به مثبت تبدیل کنیم .
اغلب مواقع ممکن است وارد مجلس یا محیطی شویم که نا خودآگاه ذهنمان منفی ببافد و ما را مشغول به منفی گرایی کند و ذهنمان را دچار آشفتگی درونی کند .
مثلا : یک شخص فقیر با لباسی نامناسب را ببینیم که دارد
گدایی می کند و یک حس تنفر در ما به وجود بیاورد ، حالا با این موضوع که در وجود ما ضعفی از قبل وجود داشته که منجر به این بدبینی و فکر منفی در ما می شود ، کار ندارم . اما سمت حرفم این است که ما باید سعی کنیم که آن شخص را با همان ظاهر و موقعیتش بپذیریم و افکار منفی را به مثبت نسبت به آن تغییر دهیم و اگر کمی سخت هست بایستی تمرین کنیم و به خودمان از درون این را بگوییم که او هم مخلوق خداست و تنفر از یک مخلوق موجب رضایت خالق نیست و خودمان را مثبت جلوه دهیم و در خودمان این موضوع را وانمود کنیم که خوب است و هیچ ایرادی هم ندارد و تا ذهنمان را به این شکل آرام کنیم ، مثبت نگری هم گاهی دستگیری از آن شخص هم می تواند باشد ، ایجاد شغل و موقعیتی برای آن شخص هم می تواند موج های مثبت را تا مدت ها بعد برای ما به همراه داشته باشد .
مثال : ممکن است فردی کمی زیباییش کم باشد ، یا زیبا
نباشد ما نباید نسبت زمانی که آن شخص را می بینیم افکار منفی زشت بودن ، را در ذهنمان ایجاد کنیم و موجب نا آرامی از درون شویم ، باید آن فرد را با همان شکل برای خودمان از درون بپذیریم ، و شکلش را هم خوب تصور کنیم تا با دیدن این موارد منفی نگر نباشیم و سعی کنیم جنبه های مثبت و زیبا آن شخص را ببینیم تا بتوانیم افکارمان را به مثبت تبدیل کنیم .
پس در دیدن فرد یا یک محیط که می تواند یک تفکر منفی را به ما القا کند ، بایستی سعی کنیم که یک یا چند جنبه مثبت از آن شخص یا محیط پیدا کنیم و به آنها فکر کنیم یعنی به قسمت های منفی نگاه نکنیم ، به دنبال موارد مثبت و خوب که بتواند حالمان را خوب کند ، بگردیم و نگاه کنیم یا بیاندیشیم .
و ما در هر جا و مکانی می توانیم این شکل مُبدّل افکارِ منفی به مثبت را داشته باشیم .
۱۱- دروغ گفتن ما را به چالش ، اضطراب و سختی می اندازد .
ممکن است شخصی بگوید یک دروغ ساده می گویم و تمام ، هیچ مشکلی هم پیش نمی آید و از آثار بعدی آن بی خبر باشد که همین عدم صداقت و دروغ گویی او را به مسیری ببرد که مدام شخص را در استرس بر مَلا شدن حقیقت قرار می دهد و باعث شود شخص در ترس و اضطراب مشخص شدن حقیقت باشد .
یادمان باشد با دروغ بالا نمی رویم و جایگاه بدست نمی آوریم ، دروغ می تواند مثل یک باد کنک باشد که وقتی میگویم ، بادکنک باد شود ولی غافل از این باشیم یک اتفاق کوچک می تواند بادکنک دروغ ما بِترکاند و حقیقت آشکار شود و دقیقا همیشه ترسی به این مضمون شخص را همراه می کند و ممکن است همین باعث آمدن بارهای سختی بیشتر بر دوش شخص دروغ گو بیاید و برا اینکه دروغ آشکار نشود کارهایی بکند که اگر از ابتدا راست گفته بود این همه نا آرامی و سختی و پریشانی را هم نمی داشت .
۱۲- رابطه مان با خدا را اصلاح کنیم .
یعنی امور زندگی ، برنامه ها و تصمیمات ، آرزوها یمان را بر اساس ، قواعد و دستورات خداوند تنظیم کنیم ، و همواره به دنبال کسب رضایت او باشیم .
این مورد بسیار در موفقیت و بدست آوردن آرامش و حال خوب در ما موثر هست .
بعضی اوقات ممکن است در زندگی دچار چالش هایی قرار بگیریم که بین یک اتفاق ، یک دوست ، و شما بایستی یک تصمیمی گرفته شود ، اگر رابطه ما ، برخورد ما و امور زندگی ما با خدا تنظیم نشده باشد ، ممکن است در تصمیم گیری دچا ر مشکل شویم .
مثلا: از دست دادن یک عزیز ممکن است خیلی سخت باشد و برای کسی که با خدا ارتباط نداشته باشد ، قطعاً بسیار شکننده تر هم خواهد بود ، اما فردی که ایمان و ارتباط قوی با خدا دارد ، دچار تزلزل نمی شود ، نگاهش به مرگ یک نگاه پایان نیست ، بلکه انتقال از یک جهان به جهان دیگر است و می داند که پایان خودش هم انتقال به جهان دیگر هست ، و این موضوعِ مرگ او را افسرده نمی کند ، بلکه شیرینی های دیدار با خالق حال او را خوب می کند و به او آرامش می دهد .
این موارد جزو حقایق هست ، حالا بیاییم برای اینکه کتابی پر فروش داشته باشیم ، این حقایق مثل ( مرگ ، خدا ) را نگوییم ، به نظرم این نگفتن ، به جز اینکه انسان را فریب دهد و او را به فراموشی واگذارد ، هیچ سود دیگری ندارد.
و نکته آخر اینکه اگر رابطه مان با خدا را اصلاح کنیم ، خداوند رابطه ما با اطرافیان ، پدر ، مادر ، همسر و همه کسانی که با ما ارتباط دارند را اصلاح می کند و همین موضوع سبب آرامش درونی در ما و زندگی مان می شود.
۱۳- در خلوت هایمان می توانیم ، خواسته هایمان را بخواهیم.
البته در این تنهایی ها موقت و کوتاه روزانه ، باید به
شخصی متصل شویم که بدانیم ، قادر است در زندگی ما اتفاقات بزرگی را رقم بزند ، وتکیه به او آرامش بخش باشد ، اینجا می توانیم به خدا اتکا کنیم که باعث آرامش درونی در وجود ما می شود ، خیلی اوقات برای جلوگیری از ترس ، شکست و ضعف های درونی ، تکیه به یک قدرت لایتناهی می تواند ، حالمان را خوب کند.
یعنی ما می توانیم با توکل به خدا ، مطابق دستورات قرآن که نحوه آن توسط مفسرین شرح داده شده است ، موجب قوی شدن از درون برای کوچک شمردن مشکلات شویم، و با اتصال به خدا ، دیگر مشکلی برای مان بزرگ نباشد ، خیالمان را آسوده و آرام کنیم که با درخواست و دعا در تنهایی ها و با توکل بر خدا می توانیم بر مشکلات فائق بیاییم ، که اگر خدا بخواهد کار غیر ممکن ، ممکن می شود .
۱۴- خواندن کتاب هایی که حالمان را خوب می کند ، اما پیشنهاد ما کتاب پر معنای قرآن هست ، بایستی خودمان را به قرآن بسپاریم ، و در هنگام مشکلات و سختی ها به سمتش برویم .
قرآن را به دست بگیریم ، و با تمام درونمان از خدا برای راهنمایی کمک بخواهیم ، و بعد نیت کنیم و سپس آن
را باز کنیم و شروع به خواندن آیات با معانیش کنیم .
قرآن به عنوان یک حقیقت زنده می تواند راهنمایی برای ما باشد و به ما در هر شرایطی کمک کند .
در اینجا موضوعی را برای شما نقل می کنم : شخصی رفته بود برای خدمت سربازی در آنجا دلِ خودش و سایرین گرفته بود ، به سمت قرآن آمدند و چون راهی غیر از این را هم نمی دیدند ، قرآن را باز کردند در آن آیاتی برایشان آمد در این خصوص که : و کسانی که در راه خدا از خانه های خود مهاجرت کردند …
این آیه مرهمی بر دلهای آنان و موجب آرامش درونی آن چند سرباز شد .
البته در موارد دیگر هم همینطور هست ، و ما می توانیم ، خودمان را به قرآن بسپاریم و از آن جدا نشویم .
کتاب دعا ، نیایش ، نهج البلاغه ، تفکر و وقت گذاشتن در این موارد عقل انسان را تکمیل می کند و موجب بهتر فهمیدن و آرامش درونی انسان می شود .